هدف بنیادی آموزش ترویجی پیشرفت فردی در جامعه و هدف غایی آن بهبود زندگی و رفاه تمامی روستاییان در چارچوب سیاستهای اقتصادی و اجتماعی ملی است. عاملان آموزش ترویجی با افرادی با سن، وضعیت تحصیلی، سطح زندگی، پیشینه فرهنگی و سیستم ارزشی مختلف و غیره کار میکنند.
این تفاوتها نیاز به رویکردهای گسترده شیوههای بسیار گوناگون دارد. هدف رویکردهای آموزش ترویجی انگیزه دادن به مردم برای حرکت و اقدام به دستیابی هدفهایی خاص است. یکی از معنای لغوی رویکرد “نزدیک شدن” است، حرکت به سوی ایجاد ارتباط شخصی، قدرت نزدیک شدن و دسترسی به چیزی و یا رو به سوی چیزی یا به کسی آوردن. بنابراین آنچه از این معنی درمییابیم به وضوح این است که به سازمان، گروه یا جامعه برای آموزش آنها نزدیک شویم. پس برای نزدیک شدن به هدف و مقاصد آموزش ترویجی نیاز به مسیرها، خطوط یا رویکردهایی داریم.
میتوان آموزش ترویجی را به عنوان رویکرد ترویجی یا تکنیکی برای رسیدن به مردم بشناسیم . هدف این رویکرد، تحریک مردم و انگیزه دادن به آنها برای اقدام در جهت اهدافی خاص است.
رویکردها در آموزش ترویجی
- رویکرد فردی
- رویکرد گروهی
- رویکرد جمعی
رویکرد فردی:
از طریق ملاقاتهای شخصی یا نامهنگاری شخصی. برای این رویکرد، عاملان آموزش ترویجی باید عوامل انگیزهدهنده برای بهبود زندگی فرد را بشناسند. به این ترتیب عاملان آموزش ترویجی برای نزدیک شدن به اشخاص باید از علاقمندیهای او آگاه باشند.
برای این نوع رویکرد عاملان آموزش ترویجی باید این اهداف را در ذهن داشته باشند:
۱) علاقمندیهای روستاییان را بیابند.
۲) کشف کنند که روستاییان برای رهبری خود و دیگر اهداف به دنبال چه کسی هستند.
۳) مشکلات روستاییان و علاقه آنها به حل آنها را پیدا کنند.
۴) نگرشهای یادگیری را در میان روستاییان و فرد روستایی ایجاد کنند.
مزایا:
- این رویکرد اطلاعات دست اولی در مورد مشکلات و فعالیتهای روستا فراهم میکند.
- سبب ایجاد اعتماد به عاملان آموزش ترویجی میشود.
- سبب حسن شهرت میشود.
- به عاملان آموزش ترویجی در انتخاب رهبریت خوب و ایجاد روابط مناسب کمک میکند.
رویکرد گروهی:
- از طریق نمایشها
- آموزش رهبران
- جلسات بحث و گفتگو
- گفتگوی گروهی
- میز گرد
- سمپوزیوم
- انجمنها
- مصاحبه گروهی
- گفتگو و بحثهای عمومی
- کارگاه
رویکرد گروهی، شیوهای متشکل از دو یا چند نفر است و عامل آموزش ترویجی باید در مورد موارد زیر آگاه باشد:
- نوع گروهی که با آنها کار خواهد کرد
- الگوی رهبری
- علاقمندی خاص گروه
رویکرد جمعی:
رویکرد جمعی، آموزش از طریق فیلمها، اسلایدها، فلش کارتها، مواد چاپی، پوسترها، مدلها و نمایشگاهها، برنامههای رادیویی و ضبط شده، نمودارها و چارتها و غیره است. تخمین زده شده که در بعضی از جوامع این رویکرد ۳۰ درصد کل رویکردها در برابر ۱۸ درصد رویکرد فردی و ۲۵ درصد رویکر گروهی را شامل میشود. بهرهگیری از عوامل تصویری و سمعی و بصری به عاملان آموزش ترویجی در نزدیک شدن و ارتباط با توده مردم کمک میکند.
کاربرد رویکردهای آموزش ترویجی
یورش به فقر در مناطق روستایی یورش به شیوه زندگی مردم است. بهترین رویکرد برای روستاییان فقیر استفاده از روندهای آموزش مستقیم و مستمر ، انگیزه دادن به مردم و ایجاد انگیزههای جدید و ایجاد فشار اجتماعی برای وادار کردن مردم به تغییر است.
رویکردی که بجای فرد، کل خانواده را هدف قرار دهد، از تأمین غذا، مسکن و لباس گرفته تا بزرگ کردن کودکان و آموزش جوانان، معمولاً نتیجهبخشتر است. این مسئولیتها کمابیش تحت تأثیر سنتهای از پیش تعیین شده قرار دارند و کمتر در آنها انحرافی پیش میآید. کشاورزی کاری مشارکتی است که زنان دوشادوش مردان در آن کار میکنند و خانهداری به اندازه کشاورزی اهمیت دارد. جوانان روستایی در بسیاری از کشورها در آموزش رسمی و فنی و حرفهای عقب ماندهتر از جوانان شهری هستند.
آنها اگر بخواهند کشاورزی را به عنوان شغل خود انتخاب کنند، تنها از مزرعه خود امکان یادگیری دارند. فراهم آوردن آموزش شیوههای پیشرفته کشاورزی برای جوانان روستایی بسیار مهم است، تلاش و توجه مناسب برای سازماندهی آموزش جوانان ضروری است.
طبقهبندی رویکردهای آموزش ترویجی
رویکردهای آموزش ترویجی را میتوان به طور گسترده به صورت زیر طبقهبندی کرد:
- آموزش ترویجی با موضوعات چندگانه
- رویکردهای فشرده یا تخصصی
- رویکرد بومی
- رویکرد توسعه منطقهای
- رویکرد توسعه ملی
- رویکرد پروژههای کوچک خودیاری
- پروژههای خودیاری حمایتی
- برنامههای با کمک خارجیان
- سازمانهای ابتکاری کشاورزان
- توسعه آموزش ترویجی به عنوان گسترش مدارس، کالجها و دانشگاههای کشاورزی
- محققان، فعالیتهای آموزش ترویجی را هدایت میکنند.
۱.آموزش ترویجی با موضوعات چندگانه
در این زمینه نماینده اگرچه با مطالب موضوعی زیادی روبهرو میشود، اما متخصصان باید با تمامی موضوعات در حد زمینه کار برخورد کنند مانند، کشاورزی، سلامتی، علوم و غیره.
- رویکردهای فشرده یا تخصصی:
این نوع رویکرد نیاز به کارکنان آموزش دیده و فنی در هر موضوع دارد تا بتوانند به روستاییان آموزش دهند.
- رویکرد بومی:
در این مورد کارکنان آموزش ترویجی مشکلات واقعی مردم را با اعتماد به نفس دادن به آنها و قرار دادن آنها در کنار رهبران مورد علاقه خودشان حل میکنند.
- رویکرد توسعه منطقهای:
برنامههای ویژه برای مناطق خاص که شرایط و مشکلات بخصوصی دارند برعهده افراد آموزش دیده گذاشته میشود تا بر اساس نیازها و علائق مردم هر منطقه توسعه یابد، مثلاً منطقه تپهای پنجاب شرایط آب و هوایی کشاورزی متفاوتی دارد و انواع مختلف محصولات، میوهها، جنگلها، زمینهای چایکاری و صنعتی آن با دشتهای پنجاب فرق دارد.
- رویکرد توسعه ملی:
وقتی حکومت ملی فعالیتهای زیادی مانند آموزش در مدارس، دانشگاهها، توسعه جادهها، راهآهن، آبیاری و غیره را در کنار هم انجام میدهد و یا تسهیلاتی مانند تحقیق بر روی انواع بیماریها، کنترل آفات، بازاریابی، سنتها و آداب و رسوم، کنترل قیمتها و غیره را فراهم میکند، هدف آن تماماً توسعه روستاها است.
- پروژههای کوچک خودیاری:
وقتی گروهی از مردم علائق مشترکی به همیاری دارند، ممکن است جامعهای تشکیل داده و برای برآورده شدن خواستهها و اهدافشان بدون کمک دولت و تنها با استفاده از مردم، اموال و پول خود تلاش کنند، مانند ساخت معبدی در یک دهکده.
- پروژههای خودیاری حمایتی:
جایی که بهبود یک جامعه از طریق مشارکت خود آنها و مقداری کمک مالی از سوی دولت حاصل میشود. چنین پروژههایی سرمایهگذاری بر روی آموزش و سازمانها را ترکیب میکند.
- برنامههای با کمک خارجیان:
جایی که در اجرای برنامههای آموزش ترویجی کمکهای خارجی دخیل است، که ممکن است برای چند منطقه یا فعالیت منتخب باشد. در این رویکرد کمکهای خارجی برای نمونه میتواند برگزاری دورههای خاص در تحصیلات عالی باشد که از سوی دولتهای خارجی ارائه میشود.
- سازمانهای ابتکاری کشاورزان:
خود کشاورزان سازمانهای محلی با هدف بهبود روشهای کشاورزی تشکیل میدهند و مشاوران متخصص را به کار میگیرند تا دانشها و فناوریهای جدید علمی را در اختیار آنها قرار دهد.
- توسعه آموزش ترویجی به عنوان گسترش مدارس، کالجها و دانشگاههای کشاورزی:
در این مورد دانشجویان پس از گذراندن استانداردها یا در زمینهای کشاورزی خود مستقر میشوند و به بهبود استانداردهای کشاورزی میپردازند و یا دانش و تجربه خود را در اختیار همسایگانشان قرار میدهند و به این ترتیب به آموزش ترویجی کمک میکنند.
- محققان فعالیتهای آموزش ترویجی را هدایت میکنند:
لازم است تا یافتههای جدید محققان در شرایط بومی مورد آزمایش قرار گیرد و این آزمایش تجربی در مناطق روستایی بهترین شرایط آموزشی را فراهم میکند.
آموزش داینامیک و منعطف، آموزشی است که در هر کجایی در خدمت مردم باشد. آموزش ترویجی در رابطه با روند انتقال فناوری سیستم علمی به گروهی خاص ازمردم به عنوان هدف میباشد تا آنها به دانش روز مجهز شده و بتوانند وضعیت اقتصادی و معیشتی بهتری برای خود فراهم کنند. آموزش ترویجی از علوم کاربردی است که منابع آن از تحقیقات انجام شده، تجربههای میدانی و اصول گرفته شده ازعلوم رفتاری اقتباس میشود.
دیدگاه مورد قبول اکثریت و خوب تشخیص داده شده در مورد آموزش ترویجی این است، ” آموزش ترویجی، آموزشی است که هدف آن ایجاد تغییرات رفتاری مطلوب در انسان میباشد”. این نوع آموزش اصولی دارد که پیشینه آن به آمریکا بازمیگردد. جایی که مردم در تحقیقات و تئوری آموزش ترویجی همکاری شگرفی داشتند. با گشایش دانشگاهها و مؤسسات آموزش ترویجی در هند، اصول این نوع آموزش با سرعت بیشتری پیشرفت کرد.
هدف کلی اصول آموزش ترویجی فراهم آوردن بدنهای از واقعیات سازمان یافته و عمومیت دادن آن است بطوری که به معلمان، پژوهشگران، عاملان ترویج و مدیران و مجریان کمک کند تا به طور روزافزون اهداف فرهنگی و حرفهای را درک نماید.
از نظر وسیعتر، فلسفه آموزش ترویجی میتواند جستجو برای خرد یا دانش چیزها و یافتن علت آنها هم از نظر تئوری و هم عملی باشد. اصل این آموزش ترویجی سیاستی برای هدایت تصمیمات و اقدامات با روشی مستمر است. وقتی تئوری با شرایط مختلف و توسط افراد مختلف به متون جدی تبدیل میشود و همه چیز وفاق قابل توجهی مییابند آنگاه میتوان نام اصل آموزش ترویجی بر آن نهاد. این سیستمی از آموزش داوطلبانه است که باید با دمکراسی و سطح خانواده ترکیب شود و بخصوص در سطح روستا، آموزش ترویجی باید تمام طبقات، کاستها و کیشها را یاری دهد. بدیهی است که اکنون آموزش ترویجی یک گروه سازمانی، یا جامعهای است که میتوان آن را یک رویکرد آموزشی یا تکنیک یا راهی برای رسیدن به مردم چه فردی، گروهی یا جمعی دانست.
هر رویکردی مزایا و معایب خود را دارد. انتخاب مناسب و کاربرد یک رویکرد خاص میتواند به نوع نیازها و علائق، منابع و شرایط کاری در غیاب شواهد تجربی وابسته باشد. ترکیب رویکردها باید با دقت صورت گیرد تا بتوان از آن در یک موقعیت بخصوص بخوبی بهره برد.
خلاصه
آموزش ترویجی به روند انتقال فناوری و سیستم علمی به یک گروه هدف خاص مربوط میشود تا بتوان با تجهیز آنها با دانش، کار و معیشت بهتری برایشان فراهم کرد. کار آموزش ترویجی در هند با تأسیس چندین اداره در سال ۱۸۶۰ و در ادارات کشاورزی، سلامت و بهداشت و دامداری آغاز شد. برگزاری آموزش ترویجی در دانشگاهها بر اساس توصیه کمیته Ainnings و کمیسیون آموزش عالی به اجرا درآمد.
دیدگاه مورد قبول اکثریت و خوب تشخیص داده شده در مورد آموزش ترویجی این است، ” آموزش ترویجی، آموزشی است که هدف آن ایجاد تغییرات رفتاری مطلوب در انسان میباشد”.
بنظر میآید که برای ایجاد و رشد متعاقب آموزش ترویجی سه شرط عمده لازم باشد- جامعهای پشتیبان، تخصصهای پیشرفته و علوم اجتماعی توسعه یافته. هدف کلی اصول آموزش ترویجی فراهم آوردن بدنهای از واقعیات سازمان یافته و عمومیت دادن آن است بطوری که به معلمان، پژوهشگران، عاملان ترویج و مدیران و مجریان کمک کند تا به طور روزافزون اهداف فرهنگی و حرفهای را درک نماید. فلسفه بدنهای از اصول کلی یا قوانین یک حوزه از دانش است. اصل، بیانیهای از سیاستها برای هدایت تصمیمات و اقدامات به روشی مستمر میباشد.
بعضی از اصول از این قرارند: اصول پایه Green Root سازمانها، اصل تفاوتهای فرهنگی، اصل تغییرات فرهنگی، اصل همکاری و مشارکت، اصل علوم کاربردی و رویکرد دموکراتیک، اصل یادگیری در حین عمل، اصل متخصصان آموزشدیده، اصل قابل پذیرش در استفاده از روشهای تدریس آموزش ترویجی، اصل رهبری، اصل خانواده به عنوان کل، اصل رضایتمندی، اصل ارزیابی، اصل برنامهریزی، اصل یاری رساندن به مردم برای کمک به خودشان، اصل طبقات اجتماع، کاستها و کیشها. رویکردهای مختلف در آموزش ترویجی نیز رویکردهای انفرادی، گروهی و جمعی هستند.