فرآیند خلاقیت در آژانس های مارکتینگ بیش از آنکه بروزِ الهام باشد یک فعالیت منظم روزانه است. به همین دلیل، مساله ساده ای نیست چون باید هر روز روی آن کار کنیم و به خوبی مناسب سازی شود تا بتوانیم نتایجش را به شکل منظم و قاعده مندی رویت کنیم.

در اینجا، منظور ما این نیست که خلاقیت مطلقاً در روند نوآورانه مارکتینگ اهمیت ندارد، نه؛ چون این ایده های جذاب هستند که در یک کمپین تبلیغاتیِ اصیل باعث تمایز و چشمگیر شدن کاری از موارد معمول دیگر می شوند. گرچه برای پایدار ماندن آن خلاقیت در طول زمان، به دست آوردن ملزومات روشنی لازم است که باید مثل یک ژیمناستیک ذهنی همه روزه تمرین شان کنیم.

حتی می توانیم بگوییم فرآیند خلاقانه هیچ وقت متوقف نمی شود، البته اگر از پیش ذهنمان را برای خلق ایده های نوآورانه به قدر کافی تهییج و هوشیار کرده باشیم. پس بخشی از این انضباط برمی گردد به توانایی پیاده سازی این ایده ها و قرار دادن آنها در چهارچوب برخی رسانه ها یا پلتفرم های ارتباطی برای دستیابی به مخاطب گسترده.

طرح پیشنهادی این مقاله این است: تبیین جزئیات نقش فرآیند خلاقیت در آژانس های مارکتینگ، و مولفه های اصلی آن عبارت اند از: دلایلی که این نقش می بایست استاندارد سازی شود و منافعی که این فرآیند برای هر پروژه ای به ارمغان می آورد. البته به شرط اینکه این خلاقیت به پشتیبانی رشته به هم پیوسته ای از گام هایی قابل اندازه گیری و با قابلیت ارتقاء صورت پذیرد.

 

ویژگی ها و کارکردهای اصلی فرآیند خلاقیت

فرآیند خلاقیت با آماده سازی آغاز می شود، که شامل کسب آگاهی اولیه از مشتریانی است که قصد دارید با آن ها در ارتباط باشید. اینکه شغلشان چیست؟ چگونه کار می کنند؟ نقاط قوت و ضعف شان چیست؟ و بسیاری مسائل دیگر.

بدست آوردن این اطلاعات ارزشمند به شما این مجال را می دهد تا آگاهی و تجربه لازم را در ارتباط با شرح حال مشتریان گوناگون کسب کنید. اطلاعاتی که برای ارائه خدمات جذابی که با انتظارات و خواسته هایشان تطابق داشته باشد باید مورد ارزیابی قرار گیرند.

پی ریزی فرآیند، از طریق تفکر طراحی و مبتنی بر پیمودن مراحل یا گام های متعددی صورت می پذیرد که به دنبال تامین اهداف این پروسه هستند. این مراحل عبارت اند از:

1. بررسی نیازهای مشتریان

گام اول در فرآیند، افزایشِ فهمی همدلانه از مشکلاتی است که می بایست در فعالیت های بازاریابی تان از طریق تحقیقات راجع به مشتریان حل شان کنید. اهمیتی حیاتی دارد که نیازها، انتظارات و اهداف مشتریان تان را درک کنید. بدین منظور می بایست هر چقدر که برایتان ممکن است زیر نظر بگیریدشان و به حرف هایشان گوش دهید تا خصوصیات ویژه شخصیتی و عواطف شان را بشناسید و در نتیجه بتوانید خدمات تان را منطبق بر پیشینه روانی آن ها ارائه دهید.

 

 

2. برگزیدن نیازها و مشکلات

در این گام دوم، اطلاعاتی را که در شروع فرآیند جمع آوری کرده اید، ذخیره می کنید. از اینجاست که باید پالایش این اطلاعات را آغاز کنید تا از این رهگذر مشکلات یا نیازهایی که شناسایی شده اند را معین نمایید. پس از تعیین مشکل، می توانید خلق نخستین طرح ها از راه حل های خلاقانه را در دستور کار خودتان قرار دهید.

3. خلق ایده ها

در این مرحله، ارزش اش را دارد که به ایده های جدید فکر کنید. ایده هایی تازه و اصیل است برای شروع به کار بردن راه حل های محتمل. می توانیم بگوییم که این بلند ترین گام آزادی خلاقانه است که در آن تمام اعضای گروه می بایست از طریق به اشتراک گذاشتن ایده هایشان به تعامل بپردازند.

4. آغاز کار بر روی راه حل های محتمل: نمونه اولیه

مرحله نمونه اولیه هنگامی فرا می رسد که ما شروع به شکل دادن ایده ای می کنیم که مورد توافق بیشترین اعضای تیم است. این به معنای ایده نهایی نیست که یحتمل اجرا خواهد شد، اما تست یا طراحی یی است که ترجیح می دهیم به مشتری ارائه کنیم. اما پیش از عملیاتی کردن آن، باید در معرض ژرف نگری بسیار دقیق تری قرار ش دهیم تا ببینیم آیا به ملزوماتی که می توانند به مهیا شدن راه حلی برای مشکل یا نیاز مشتریان بینجامند، دست می یابند یا نه.

برای هر نمونه اولیه تازه ای، این کار از طریق تحلیل منافع و محدودیت های آن انجام می پذیرد، این نمونه ها می توانند پذیرفته شوند، ارتقاء یابند یا رد شوند و این فرآیند تا وقتی که به ایده ای برسیم که تمام احتیاجات را می توان در آن ها یافت، ادامه پیدا می کند.

5. ارزیابی نمونه های اولیه

این مرحله آخر به کاربران بالقوه یا مشتریان اجازه می دهد تا در نهایت با نمونه اولیه پیوند و ارتباط برقرار کنند. نتایج کسب شده از این تعامل، برای بازشناسی مشکلات مورد استفاده قرار می گیرند اینجاست که می توانید به مراحل ابتدایی تر پروسه خلاقیت بازگردید تا بررسی کنید آیا گروه شما مناسب ترین انتخاب را انجام داده است یا نه. در طی این مرور، ممکن است به جهت بروز تنگناهای پیش بینی نشده تغییرات و ارتقاهای دیگری هم صورت بگیرد.

 

چرا فرآیند خلاقیت باید استاندارد سازی شود؟

پروسه تولید محتوای خلاقانه ممکن است زمان بر باشد در نتیجه هر آژانسی رویکرد متفاوتی به این مساله دارد. هیچ مِتُد استاندارد سازی واحدی برای تولید محتوا وجود ندارد، و آنچه که یک آژانس فراهم می آورد ممکن است به جهت شیوه توسعه با یک بنگاه دیگر بسیار متفاوت باشد.

تنوع و گوناگونی در شیوه های خلق، مزایا و معایب خاص خود را دارد. در بسیاری از موارد، آژانس ها ممکن است فرآیند خلاقیتی را توسعه دهند که ناخواسته مشکل زا شود و به تولید محصولی ضعیف بینجامد. در برخی مواقع دیگر ممکن است پروسه خلاقه خود را استاندارد سازی نکرده باشند اما در پی ایجاد کمپینی موفق از گردآوری یی پر شتاب باشند، بدون داشتن دانش مقدماتی از مشتریان بالقوه یا مخاطب هدف.

در نتیجه، بسیاری از کمپانی ها به اشتباه هیچ گاه به صورت شفاف و روشن حدود و صغور پروسه خلاقیت خود را معین نمی کنند یا متاسفانه از فرآیندی فاقد مستندات لازم بهره می برند. این یک اشتباه رایج است، اما به محض آنکه مراحل، مستند سازی شوند، خواهید توانست پروسه را در حین اینکه بررسی می کنید چه روشی مفید واقع می شود و کدام نه، پالایش و تصحیح نمایند.

شما هم چنین می توانید از اینکه برنامه تان در مسیر درستی امتداد یافته است، مطمئن شوید.

مشاهده خواهید کرد که گر چه هر آژانسی با دیگری متفاوت است، برای اغلب روندهای خلاقانه طرح های مشترکی وجود دارد. نام یا عدد منتسب به هر مرحله ای ممکن است با هم فرق کنند، اما در این نقطه اشتراک دارند که همه شان می بایست از پیش مشتریان بالقوه خود را مورد بررسی و کاوش قرار دهند تا به شناخت خوبی از آن ها دست یافته و بر اساس اطلاعات جمع آوری شده، نیازهایشان را شناسایی نمایند.

طرح های اولیه از راه حل ها می بایست از طریق جلسات تبادل اندیشه تولید شوند. شیوه عملکرد فرآیند خلاقیت، کمابیش این است: انتخاب بهترین نمونه اولیه، شرح با دقت شان، قرار دادن شان در معرض تحلیل های مستمر و ارزیابی و بازنگری.

اینجا جای خلاقیت و پایه های اصلی آن است، اما نباید به بهانه سنجش ایده ها، نظمی را که به وسیله فرآیندی ساختاری به وجود آمده است، دچار محدودیت کرد.

 

 

مزایایی که فرآیند خلاقه برای آژانس های مارکتینگ به ارمغان می آورد

تا کنون اهداف پروسه خلاقیت را برای تولید محصولی جذاب جهت ارائه به مشتریان، محتوای نوآورانه، قابل فروش و منطبق با نیازها بررسی کردیم اما برای رسیدن به این مقاصد، فرآیندها باید با سلسله فعالیت هایی شفاف، به موقع استاندارد سازی شوند. تنها پس از آن است که می توانیم مزایای واقعی این فرآیند را شاهد بوده و مورد تحسین قرار دهیم.

1. ساماندهی ایده ها

داشتن یک فرآیند خلاقه استاندارد سازی شده به شما اجازه می دهد تا بارش فکری یی را که در غیر این صورت بی سامان باقی می ماند، سازماندهی کنید. یکی از آشکارترینِ جنبه های قوه تخیل این است که محدودیتی ندارد، اما به همین دلیل، معمولا ناپایدار است. بنا بر این بدون طی یک فرآیند رسمی و منظم، این ایده ها هرگز بازتابی واقعی نمی یابند.

2. مجال آنالیزی موشکافانه از اطلاعات را می دهد که در نیل به اهداف مفید خواهند بود.

اگر می خواهیم ایده های مهمی خلق کنیم، باید خرد و حس ما پیوسته و توامان مورد کاوش و تحریک قرار بگیرند، در آن صورت، فرصت های بیشتری برای توسعه قالب های خلاقانه وجود خواهد داشت.

این موانع دو دلیل اصلی دارند، یکی را پیشتر ذکر کردیم: اطلاعات ناکافی و تحقیقات اندک؛ دیگری فقدان پروسه استاندارد سازی است که آن اطلاعات را مناسب سازی کرده و ایده های مطمئن تری برای نیل به اهداف تعیین شده بیرون دهد.

تا زمانی که مشغول کاوش هستیم، مواد لازم برای شروع خلق و توسعه امکانات بی شمار در دسترسمان خواهد بود.

3. ارائه نتایج دقیق تر و قابل سنجش تر در طی زمان

پروسه استاندارد سازی فرآیند خلاقانه، به اندازه گیری تمام داده های خلق شده، به تبع آن کسب نتایج موثرتری که قابل هماوردی با انتظارات مشتریان باشد، یاری می رساند.

بعلاوه، به شما امکان می دهد تا مدت زمان فعالیت را اندازه گیری و کنترل کرده و از تاخیر که موجب اصطکاک میان آژانس و مشتریان می شود، پیشگیری نمایید.

4. ارائه پیشرفت ها و اصلاح ایده های خلق شده

چنین روندی به شما اجازه می دهد تا پیشرفت کنید و به چیزی که دارید رویش کار می کنید جلوه ای می بخشد که باعث می شود محصول تا حد ممکن به نظر مشتریان تان بی نقص بیاید. بعلاوه می توانید مراحل را دوباره پی بگیرید و اشتباهات رخ داده را در طی آخرین مرحله مرور تصحیح کرده و طرح پیشنهادی پالایش شده را پیش از ارائه، ارزیابی مجدد نمایید.

سخن آخر

برای کلام پایانی باید گفت، فرآیند خلاقه یعنی اینکه ما چگونه شکل و شمائلی واقعی به توانمندی های خود بدهیم تا به خلق ایده بینانجامد. هنگامی که سخن از خلاقیت به میان می آید، روند کار به خمیره ای می ماند که در انظارِ مخاطبان پیکر تراشی می شود. در نتیجه اثر پیش چشم مشتریانی که می ستایند اش خواهد درخشید.

 

 

به قلم: گروه سردبیری Drew

منتشر شده در: هشتم جولای ۲۰۲۲