خدمات تدوین استراتژی برند در آژانس برندینگ ایده

تعیین آرکتایپ برند

کلمه آرکتایپ(Archetype) حدود پنج یا شش قرن قدمت دارد. پیشوند Arch به معناي اصیل بودن، قدیمی بودن، ریشه داربودن و مواردي مانند این به کار گرفته می شود.
کارل گستاو یونگ معتقد بود که روان انسان شامل سه بخش است:

خودآگاه ، ناخودآگاه فردي، ناخودآگاه جمعی
آن چه که در ناخودآگاه جمعی وجود دارد اصطلاحاً آرکتایپ نامیده می شود که معروف ترین مفهوم در روانشناسی تحلیلی یونگ است.

یونگ آرکتایپ را به این شرح توصیف می کند:
میان فرهنگها و نسلها یکسان است و تجربه هاي انسان را به معناهایی باز میگرداند که خود آن ها را نساخته ایم. چنین به نظر میرسد کهاین عناصر و معناها، ازلی هستند. کهن الگوها نمادها و سمبلهایی هستند که در ناخودآگاه جمعی تمامی انسانها مشترك است.
در واقع آرکتایپ ها آموختنی یا اکتسابی نیستند بلکه از بدو تولد به صورت طبیعی، توسط تمامی انسانها از هر کشور و یا هر فرهنگی قابل درك وتشخیص هستند“.

مارك و پیرسون مفهوم آرکتایپ یونگ که توسط کمپل به 12 آرکتایپ تقسیم شده بود را برداشته و براي برندها 12 نوع و گونه شخصیتی مشخص کردند.
بنابراین از این طریق میتوانستند متوجه شوند برند مورد نظر چه رفتارها و کارکردهایی را باید داشته باشد. این دو نفرمعتقدند که تمامی طراحان برند می توانند با استفاده از این مدل، شخصیت برند خود را مدیریت نمایند

ساختار معماری برند

ساختار برند یا معماری برند (Brand Architecture)، چهارچوب سازمانی یک شرکت برای برند اصلی (parent brand) و زیرمجموعه‌های مرتبط، محصولات و خدمات آن است.
این ساختار کمک می‌کند برندهای مرتبط داستان کلی برند اصلی را بازگو کنند. این امر به مخاطبان کمک می‌کند تا پیشنهادات شما را مرور کرده و ارزش برندتان را به‌وضوح درک کنند.
برند اصلی، نامی است که به گروهی از برندها به طور کلی اطلاق می‌شود. مدل‌های ساختار برند ممکن است شامل عناصری مانند لوگوها، پالت‌های رنگی، راهنماهای سبک و سایر اجزایی باشند که برای محصولات و خدمات شما انسجام ایجاد می‌کنند.

1. Branded House

اسامي تمامي سبدهای محصول و مدل ها از نام برند مادر تبعیت مي کنند و مصرف کنندگان هنگام خرید فقط به اعتبار نام برند و نیاز و تفاوت در ویژگي ها به خرید محصولات مي پردازند.
Google یک نمونه بارز پیاده سازی این معماری در برندسازی است.

2. House of Brands

در این مدل، اسامي بدون هیچ ارتباطي با یکدیگر نامگذاری مي شوند و حتي مصرف کنندگان در بسیاری موارد نمي دانند که این دو محصولي که برای انتخابش مردد هستند متعلق به یک برند مادر است.

3. Sub Brands

این برندها به شدت سعي در ایجاد وابستگي میان مدل های برند و برند مادر دارند در واقع این برندها به واسطه اعتبار برند مادر به معرفي و فروش محصولاتشان اقدام مي کنند.

4. Endorsement

دسته های مختلف و سبدهای متفاوت محصول برندهای متفاوتي دارند اما به صورت خیلي نامحسوس به نام برند مادر اشاره مي کنند و وابستگي برند را به یک برند به مخاطبان منتقل مي کنند. در این سبک برندینگ هر برند هویت مجزا و متفاوتي دارد ولي توسط یک برند مادر خلق شده است.

5. Multi-tier Brands (Hybrid)

این مدل روابط بین برندهای یک سازمان را در بازار تعیین مي نماید.
با توجه به اینکه هر الیه برند وظیفه خود را به عهده دارد.
1.مـادر برند(Mother Brand/Umbrella Brand/Corporate Brand)
2.برند محصـول (Brand Product)
3.برند مدل (Brand Model)

جوهره برند

جوهره برند، حسي است که مخاطبان با شنیدن نام برند یا دیدن هر نشانه ای از برند، باید درک کنند
باید منحصر بفرد باشد
معنا دار و مرتبط باشد
غیرملموس باشد
پایدار باشد
قابل توسعه و قابل گسترش باشد
در تمام نقاط تماس برند قابل تجربه باشد
در تمام نقاط تماس برند یکپارچه باشد