نوع قابل انعطاف و پویای تحصیلات آن نوع آموزشی است که بتواند در هر کجایی در خدمت مردم باشد. این نوع آموزش علاوه بر توسعه فردی به تمام مؤلفههای اجتماع نیز کمک میکند. این ویژگیها و صلاحیتها مناسب طرفداران آموزش ترویجی است.
توسعه و تکمیل آموزش به فرایند انتقال تکنولوژی سیستم علمی برای گروههای هدف ویژه مربوط است تا بتواند آنها را برای فرصتهای کاری و اقتصاد بهتر به دانش مجهز کند. این شامل تأمین امکانات آموزش غیررسمی از طریق خدمات سازمان یافته، معرفی برنامههای آموزشی تکفصل برای انتقال مهارتهای حرفهای به مردم در جهت بهبود بهرهوری آنان است.
آموزش ترویجی شامل علوم کاربردی و دارای محتوایی برگرفته از تحقیقات، تجربیات اندوخته شده در این زمینه و اصول مرتبط از علوم رفتاری است که با فناوریهای مفید در قالب فلسفه، اصول، محتوا و روشهای متمرکز بر مشکل آموزش خارج از مفصله برای بزرگسالان و جوانان ترکیب شده است.
تاریخ و رشد
تلاشهای ترویجی اولیه:
کارهای ترویجی در هند با تأسیس ادارات مختلف آغاز شد. آموزش ترویجی در سال ۱۹۸۰ در ادارت کشاورزی، بهداشت و دامداری آغاز شد. بتدریج ادارات دیگر برای بهبود شرایط اقتصادی روستاییان به این جریان پیوستند و کارهای متعددی از جمله تأمین بذر، کود، کاشت و تسهیلات بانکی انجام شد اما این ادارات در تأمین نیازهای اولیه مردم ناتوان بودند در نتیجه دولت تصمیم گرفت تا پروژههای جدیدی را آغاز کند.
این موضوع مورد بحث ما در ارتباط با منشاء آموزش ترویجی در هند با نظر به فعالیتهای ترویجی قبل و بعد از استقلال در هند است. در بسیاری از قسمتها این آموزشها جدا از یکدیگر و بدون کمک دولت صورت میگیرند. افراد بانی این آموزشها با تصور و نیت ایجاد زندگی بهتر برای مردم روستایی اقدام به اینکار میکنند. ارزش توجه ما به یاد داشتن این است که این انقلابها در جهت تکامل نیز هستند، خانوادههایی که آرمانگرایی پیشگامان گذشته را با تعهد به کارهای ترویجی زمان حال پیوند میدهند.
فعالیتهای ترویجی در هند، تلاشهای اولیه
روستاییانی که در دوره قبل از بریتانیاییها زندگی میکردند افرادی قانع بودند، واحدهایی بینیاز از خود و خودگردان که نیازکمی به رفاه اجتماعی داشتند. سیستم اجتماعی در زمان نیاز آنها را تأمین میکرد. با تجاوز خارجیها و حکومت مغولی، در این وضعیت و در زمانی که مردم نیاز به بازسازی روستاها داشتند، اختلال پیش آمد. سیستم شورای محلی برخی از امکانات و تسهیلات را مهیا میکرد اما توسعه کرسیهای حکومتی متمرکز اهمیت این شوراها را کم کرد. توسعه کلی کشاورزی و آموزش از طریق فعالیتهای ترویجی در هند نتیجه اصلاحات و تلاشهای متعدد در طول سالیان میباشد که میتوان آن را در چهار مرحله توصیف کرد:
مرحله ۱: دوره قبل از استقلال (۱۹۵۳-۱۸۶۶)
مرحله ۲: دوره بعد از استقلال (۱۹۵۳-۱۹۴۷)
مرحله ۳: دوره توسعه جامعه و خدمات ترویجی (۱۹۶۰-۱۹۵۳)
مرحله ۴: دوره توسعه فزاینده – از ۱۹۶۰ تاکنون
الف) برنامه پنج ساله اول
ب) برنامه پنج ساله دوم
ج) برنامه پنج ساله سوم
د) برنامه پنج ساله چهارم
ه) برنامه پنج ساله پنجم
و) برنامه پنج ساله ششم
ز) برنامه پنج ساله هفتم
مرحله ۱: دوره قبل از استقلال (۱۹۴۷-۱۸۸۶)
الف) سه کمیسیون قحطی
اولین کمیسیون قحطی در سال ۱۸۶۶ منصوب شد، و دومین و سومین کمیسیون به ترتیب در سالهای ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰ تشکیل شدند. بر اساس توصیه کمیسیون اول، اداره کشاورزی شروع به کار کرد و گزارشات کمیسیون دوم منجر به تأسیس ادارههای بهداشت و دارو گردید و پس از سومین کمیسیون مؤسسه وام کشاورزی تکاوی تشکیل شد. بتدریج ادارات توسعه یافته دیگری بوجود آمدند اما تلاشهای برنامهریزی شده تأثیر زیادی بجا نگذاشته است. بعضی از نقصهای برجسته عامل آن به شرح زیر است:
۱) میان ادارات تابعه به هیچ عنوان هماهنگی وجود نداشت.
۲) این ادارات هیچ نمایندهای در سطح روستاها نداشتند.
۳) ابتکارات برنامهریزی، تصمیمگیری و بسیاری اقدامات دیگر بیشتر در دست دولت بود.
۴) جریان اطلاعات فقط از سوی ادارات به روستا بود و برعکس آن انجام نمیشد.
۵) سعی در توسعه روستا بود و نه بهبود زندگی روستاییان.
۶) فقدان دانش علمی و تسهیلات مطالعات تحقیقاتی.
در دوران قبل از استقلال تلاشهای پراکنده و کوتاه مدتی از سوی سازمانها برای توسعه مناطق روستایی در چندین نقطه کشور انجام شد. از موارد قابل توجه میتوان به جنبش همکاری اشاره کرد.
ماهاتما گاندی در سواگرام، تاگور در شانتی نیکتان، حمایتهای مالی هاتچ در مارتهاندون، کارهای اف. اچ. براین در گورگائون، طرحهای فریکهادو در تامیل نادو.
مرحله ۲: دوره پس از استقلال (۱۹۵۳-۱۹۴۷)
در دوران حاکمیت بریتانیا مردم هند تا حد ناراحتکنندهای استثمار میشدند بطوری که فقر، جهل، بیماری و غیره بشدت گسترده بود. در چند سال اول پس از استقلال نیز مردم با مشکلات بسیار غیرمعمول مانند سیل، بیماری و قحطی روبرو بودند. به این ترتیب در دوره پس از استقلال بر توسعه مناطق روستایی به ویژه بخشهای کشاورزی تأکید زیادی میشد. برای کسب نتایج سریعتر تعداد بسیار زیادی تحقیق و مطالعه انجام شد. تمامی ادارات توسعه روستایی جدا از هم کار میکردند و هر کدام بدون هماهنگی به طور مستقیم با مردم در ارتباط بودند. پس از استقلال اهمیت ایجاد هماهنگی در فعالیت ادارات توسعه روستایی بشدت احساس میشد و مورد تأکید قرار میگرفت.
۴.۴ سیستم توسعه ترویجی
برپایی آموزش ترویجی در دانشگاهها بر اساس توصیه کمیته Ainnings و کمیسیون آموزش بود. تمام دانشگاهها وضعیت یکسانی برای برپایی آن نداشتند اما انتخاب دانشگاهها به عوامل چندی مانند اهداف کلی دانشگاه، مراحل توسعه با در نظر گرفتن دیگر عملکردها مانند توانایی مفصلان و محققان و محیط با فعالیتهای مشابه بستگی داشت. به منظور بررسی منتقدانه، راهاندازی آموزش ترویجی در دانشگاه به عوامل زیر مربوط میشد:
۱) تلاشهای دولت
۲) شورای تحقیقات کشاورزی هند
۳) کشاورزی
راهاندازی آموزش ترویجی در دانشگاهها:
۱) برنامه آموزش ترویجی در سطح استان توسط اداره آموزش ترویجی DEE از طریق سه بخش ناحیه اجرا میشود.
۲) نقش و عملکرد DEE:
– تمامی سیاستهای ترویجی توسط کمیته مشاوره آموزش ترویجی EEAC اتخاذ میشود.
– مسئولیت برنامهریزی و اجرای آموزش ترویجی در دانشگاه بر عهده DEE است که باید با همکاری رئیس دانشگاه و مدیر تحقیقات باشد.
– اداره آموزش ترویجی DEE باید از هماهنگی نزدیک فعالیتهای ترویجی با دستگاههای دولتی اطمینان حاصل نماید.
دیدگاه پذیرفته شده گسترده و مفهوم در مورد ترویج به این ترتیب است، “ترویج همان آموزش با هدف ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار انسانی میباشد”.
این که کسی دوست داشته باشد درک خود را افزایش دهد یا رفتار انسانی را بهبود بخشد، لازمه آن تا حد زیادی به ماهیت آموزش ترویجی به عنوان یک رشته تحصیلی بستگی دارد.
شرایطی که سبب ایجاد یک رشته تحصیلی میشود
تاریخ آموزش ترویجی به عنوان یک رشته تحصیلی به تاریخ گذشته آمریکا برمیگردد که مردم آن تشریک مساعی مهمی هم در تحقیقات و هم تئوری آموزش ترویجی داشتهاند. همچنین اولین سازمانی که مختص مطالعه و تحقیق در مورد آموزش ترویجی بود در آمریکا تأسیس شد.
مسلماً زمان و مکان شروع آموزش ترویجی تصادفی نبوده است. جامعه آمریکایی “شرکت تعاونی خدمات ترویجی”شرایطی را فراهم کرد که ظهور چنین جنبش روشنفکرانهای را میطلبید. پس از گذشت سالها از آن زمان، تنها کشورهای خاصی محیط مطلوبی برای رشد داشتند. امروزه آموزش ترویجی ریشههای محکمی در آمریکا و هند دارد. بنظر میرسد برای ظهور و رشد متعاقب آن سه وضعیت عمده مورد نیاز است:
الف) حمایت از سوی جامعه.
ب) رشد تخصص
ج) رشد علوم اجتماعی.
توضیح اثرات شرایط مطلوب بالا را به سختی میتوان در اینجا ذکر کرد با این حال چاپ نشریه “مجله شرکت تعاونی خدمات ترویجی” در آمریکا و “مجله آموزش ترویجی” در هند انقلابی فکری به دنبال داشت که منجر به ایجاد سازمان توسعه تخصصها در کشورهایی شد که دیرتر آغاز به این کار کردند. انگیزه کار برای رشد این رشته هیچگاه ساده و یکپارچه فرض نشده بود بلکه بسیار متغیر، پیچیده و پویا بوده است. دیدگاه جدید راه و تقاضا برای تحقیقات بیشتر را باز کرده و ادراکات جدیدی برای حل مسائل و مشکلات بوجود آورده است.
با بوجود آمدن دانشگاهها و مؤسساتی برای آموزش ترویجی در هند، رشد این رشته به میزان زیادی افزایش یافت. تحقیقات دانشجویی و پروژههای محققان نیز دورنمای تازهای در توسعه این رشته بوجود آورد.
به این ترتیب ما آموزش ترویجی را رشتهای دانشگاهی و زمینهای برای مطالعه میدانیم زیرا که این رشته سبب دستاوردهای زیر میشود:
الف) آموزش ترویجی بر رفتار انسانی متمرکز است.
ب) مشتمل برحقایق و اطلاعاتی است که از طریق مشاهده و تحقیق حاصل شدهاند.
ج) دانش حاصله را میتوان به طور مختصر یا کلی در قالب اصول یا تئوری بیان کرد.
د) آموزش ترویجی از روش شناسی اجتماعی و آمارها برای تحقیقات ، کشف اطلاعات، آزمایش فرضیهها و ارائه تئوریها استفاده میکند.
ه) به این ترتیب استفاده از روششناسی برای رسیدن به راهحل مشکلات آموزشی در هر جایی که بروز کند مفید خواهد بود.
و) این اطلاعات، این دانش، این اصول، و روششناسی مورد استفاده، مفاد آموزش ترویجی را تشکیل میدهند و زمینهای برای تئوری و آموزش فراهم میآورند. شرایط ذکر شده که سبب ایجاد رشته آموزشی